گاهی آدم می ماند بین بودن و نماندن .
به رفتن که فکر میکنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی
میخواهی بمانی رفتاری می بینی که انگار باید بروی
و این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است !
سیمین دانشور
گاهی آدم می ماند بین بودن و نماندن .
به رفتن که فکر میکنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی
میخواهی بمانی رفتاری می بینی که انگار باید بروی
و این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است !
سیمین دانشور
نشسته بود
ایستاده ام
داشت دکمه ی پیراهنم را میدوخت
و من به ظرافت انگشتانش مبهوت بودم!!
دلم لرزید که مبادا....
که مبادا!
آه چقدر عاشقم
لطفاً دو سه سطر زندگی قرض بگیر
لای کلمات مرده را درز بگیر
نگذار به مردن دلم بو ببرند
این شاعر مرده را خودت فرض بگیر
از : جلیل صفربیگی
سلام بر تو
بوی عطرت از کجا می آید؟
پشت سرم
موهایم را کوتاه میکنی
چطور وابسته ات شدم
موهایت بلند
موهایم کوتاه
و آواز قیچی در دست های ظریفت!
با آنکه دلم از غم عشقت خون است
شادی به غم توام ز غم افزون است
اندیشه کنم هرشب و گویم: یا رب
هجرانش چنین است وصالش چون است؟